نقد و بررسی Inside Out (پشت و رو)
- توسط محمد مهدی مبارکی
- دسته بندی: انیمیشن, سینما, مقاله, نقد و بررسی
- بدون دیدگاه
- بازدید: 361
واقعا یک ایده چقدر میتواند زیبا باشد؟ جواب این سوال خیلی آسان است؛ «خیلی!». آنقدر یک ایده کار ساز است که میتواند یک کمپانی را پس از گذشت چندین و چند سال همچنان جز جداناشدنی عرصه انیمیشن دانست. بی شک پیکسار اگر نبودند ما با چه جهانی رو به رو بودیم؟ اگر پیکسار نبود تا برایم داستان اسباب بازی ها را در آن زمان که هنوز از وصل شدن دنیا به فصایی به نام اینترنت چند سالی نمیگذشت به تصویر بکشد، واقعا با یک عرصه تکراری و بی لرزش مواجه میشدیم. حال آخرین لرزش پیکسار با نام Inside Out (پشت و رو)جند وقتیست که عرضه گردیده. لرزشی که باز میگوید پیکسار پدر به تصویر کشیدن بهترین سکانسهای صنعت پویانمایی است.
Inside Out (پشت و رو) اگر چه از ساختههای دیگر پیکسار مانند: «داستان اسباب بازیها» و یا «کارخانه هیولاها» سرتر نیست اما نمیتوان بگوییم بد تر است. پیکسار طی ساختههای گذشته خود علاقه ویژهای به گرافیک بصری انیمیشنها پیدا کرده بود؛ اما «پشت و رو» نشان داد که این علاقه سهوا به دلیل ساختار درونی این انیمیشنها بوده و اگر بخواهد میتواند به یک پویانمایی بی زرق و برق برسد. دقایق نخست «پشت و رو» شما را در یک فضا به نام مغز قرار میدهد. فضایی که با گذشت زمان بجز شادی؛ با شخصیتهای دیگری با نام:”ترس” («بیل هیدر») که همواره چندشآور است، “خشم” («لوئیس بلک») که بسیار درنده است، “تنفر” («میندی کالینگ») که سختگیر است و “غم” («فیلیس اسمیت») که نگونبختتر از بقیه است آشنا میکند. هر کدام از این شخصیتها وظیفهای در دستگاه مغزی شما برعهده دارند که در متن نیز به آن اشاره کردیم. برای مثال شادی (ایمی پولر) وظیفه دارد روحیه سرحال شما را خلق کند و شما را به سمت غم نبرد. داستان در مغز دختری به نام “رایلی” (با صداپیشگی «کیتلین دایاس») پیش میرود. شما با گویهایی در این پویانمایی رو به رو میشوید که در هرکدام خاطرات خوب و بد شما ضبط شده و وقتی که به خواب میروید آنان به قسمت حافظه دراز مدت هدایت میشوند؛ اما خاطرات اصلی، اصل ماجرای ما است.
همانطور که کمی قبلتر بیان کردم خانواده “رایلی” به دلیل تغییر شغل پدرش از مینه سوتا به سان فرانسیسکو تغییر مکان میدهند و همین شروع داستان پر فراز و نشیب ما است. اگر کمی به این اثر دقت کنید در میابید که «پشت و رو» برای کودکانی که این انیمه را نگاه میکنند کمی گنگ و گیج کننده است. برای مثال پسربچه ۸ ساله از افسردگی چه میفهمد؟ باید بگویم «هیچ»! اما باز نباید خارق العاده بودن این اثر را تکذیب کرد.
نکته جالب دیگری که در این اثر بسیار به چشم میآید نبود شخصیتهای منفی است. شاید «غم» در سکانسهای نخست کمی اعصابتان را خورد کند اما گذشت زمان در میابید که آن را برای کار خاصی درست کردهاند و اگر نباشد همه چیز غیر عادی میشود. یک هنجار در درون اثر شما را به سمت جزیرههای “رایلی” میبرد و در آنجا تازه میفهمید که این مغز چه کارهای طاقت فرسایی را انجام میدهد.
اگرچه «پشت و رو» مانند دیگر آثار پيت داکتر مانند «بالا» و یا «کارخانه هیولاها» نیست؛ اما باز میگوید که نباید از کنار ساختههای وی به راحتی گذشت. «پشت و رو» (Inside Out) آن زرق و برق دیگر آثار پیکسار که در آنان نورپردازی و جلوههای ویژه با قدرت به نمایش در میآمد را ندارد. اما شما را با بُعد دیگری از ژانری که پیکسار در حال به کار بردنش است آشنا میکند. از سال گذشته که این اثر تایید شد ما به شدت منتظر عرضه این پویانمایی بودیم و زمانی که منتشر شد دریافتیم واقعا پیکسار در به تصویر کشیدن داستانهای پر فراز و نشیب و دارای زوایای مختلف همچنان استاد و منحصر به فرد است. اگر تا به حال این اثر را ندیدهاید شما را به دیدن آن دعوت مینمایم. فراموش نکنید «پشت و رو» جزو بهترین و پرفروشترین اثری بود که امسال و سالهای پیش در آمریکا به نمایش درآمد؛ است.
تهیه شده در رسانه کلاکت